کد مطلب:36656 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

در کسب رزق نباید حرص ورزید و باید اهل انفاق بود











بلی انسان باید به فكر آینده ی فرزندانش باشد و تا حد امكان اجازه ندهد فرزندانش در تنگدستی بمانند. ولی این مسئله فرق دارد با اینكه انسان خازن و جمع آورنده مال برای دیگران باشد و سعادت خود را در این راه قربانی كند. به عبارت دیگر چه خوب است كه آدمی هم در این دنیا قبل از مرگش، هر چه می خواهد به فرزندان و مستحقان ببخشد و سهم هر یك را بدهد و پس از مرگ چیزی به جا نگذارد. بخشیدن و حب مال را از دل كندن، مقوله ای است و جمع كردن و مردن و مال را از ناچاری و به صورت ارث، پس از مرگ در اختیار دیگری نهادن مقوله دیگری است. اینكه امام می فرماید خازن دیگری مباش، معنایش این است و به هیچ رو با كوشش و كسب مال منافات ندارد. خود آن

[صفحه 188]

بزرگوار، در مدتی كه اشتغالات و مسئولیت خلافت به عهده شان نبود، وقتشان را در آباد كردن زمین و پدید آوردن چشمه ها و نشاندن نخلها سپری می كردند. همچنین در روایات آمده است كه كسی وصیت كرده بود پیامبر اموالش را كه گویا انبار بزرگی از خرما بود پس از مرگش انفاق كند. پیامبر (ص) اموال او را بین فقرا قسمت كردند و سپس به دانه ای خرما اشاره كردند و گفتند كه اگر او در حیاتش این دانه ی خرما را خود انفاق كرده بود بهتر از این بود كه پس از مرگش دیگری تمام اموالش را انفاق كند.[1] وقتی انسان می میرد در مال خود تصرفی ندارد و قهرا اموالش در اختیار دیگران قرار می گیرد[2] و بدبخت كسی كه اموالش به دست كسانی بیفتد آن را دستمایه ی شقاوت خود كنند.

انسان سعادتمند كسی است كه در زندگی بنا را بر قناعت و كفاف می گذارد و بیش از آنچه یك زندگی آبرومند و سعادتمندانه لازم دارد، نمی طلبد، زیرا او معنی رزق را خوب می فهمد و به همین دلیل خزانه دار دیگران نمی شود و اگر مالی بیش از حد كفاف به دستش رسید، به دست خود آنها را انفاق می كند تا دیگران از آن بهره ببرند. این امر هم به لحاظ خودسازی و هم به لحاظ مثوبت اخروی صحیحتر است. فضیلت

[صفحه 189]

انفاق و دادن زكات و خمس در این است كه شخص چیزی از خود را به دست خود در اختیار غیر بگذارد. اگر دیگران پس از مرگ او مالش را انفاق كنند، خود او از آن بهره ای نمی برد زیرا دوران ساخته شدن آن «من» تمام شده است و بهره ی انفاق دیگران از آن دیگران است. اصلا «ثواب» آن چیزی نیست كه بعدا بفرستند. ثواب آن است كه آدمی با خود می برد و بلكه ثواب همان خود آدمی است. ذخیره ی دیگری در جای دیگر وجود ندارد. هر ذخیره ای كه هست باید در همین وجود آدمی جمع شود. مخزن دیگری وجود ندارد. اگر كسی توانست از مال خود ایثار كند، معنی رزق و شكر را می داند و از رزق خود نیز بهره برده است. اما كسی كه مال را انبار می كند و شجاعت و سخاوت انفاق آن را ندارد، نباید به اینكه آینده ی دیگران را تامین كرده است، خوشدل باشد. امیرالمومنین (ع) درباره ی اینگونه افراد بخیل و طمعكار می فرماید:

عجبت للبخیل یستعجل الفقر الذی منه هرب و یفوته الغنی الذی ایاه طلب، فیعیش فی الدنیا عیش الفقراء و یحاسب فی الاخره حساب الاغنیاء:

از بخیل در شگفتم، به فقری می شتابد كه از آن گریزان است و توانگری را از دست می دهد كه آن را می طلبد. در این دنیا مانند فقرا زندگی می كند و در آن جهان چون توانگران و اغنیا حساب پس می دهد.


صفحه 188، 189.








    1. روایات دیگری هم قریب به این مضمون از پیامبر (ص) وارد است، برای مثال:

      درهم الرجل ینفق فی صحته خیر من عتق رقبه عند موته: درهمی كه انسان در حال سلامتی در راه خدا انفاق كند بهتر از بنده ای است كه در هنگام مرگ آزاد سازد.

      (نهج الفصاحه، ش 1560)

      لان یتصدق المرء فی حیاته بدرهم خیر له من ان یتصدق بمائه عند موته: اینكه مردی در زندگی خویش درهمی صدقه دهد بهتر است تا صد درهم هنگام مرگش صدقه دهد.

      (نهج الفصاحه، ش 2210).

    2. افضل الصدقه ان تصدق و انت صحیح شحیح تامل الغنی و تحشی الفقر و لا تمهل حتی اذا بلغت الحلقوم قلت لفلان كذا و لفلان كذا، الا و قد كان لفلان: بهترین صدقه آن است كه وقتی سالم و تندرستی و امید ثروت و بیم فقر داری صدقه بدهی نه آنكه بگذاری تا وقتی كه جان به گلو رسید، بگویی این مال فلانی و این مال فلانی. زیرا آنها متعلق به فلانی شده است.

      (نهج الفصاحه، ش 406).